نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7

موضوع: حقمو می خورن

4610
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18159
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    10
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    حقمو می خورن

    سلام. من فکر می کنم که ادم بی عرضه ایم. بعضی وقتا برای گرفتن حقم خیلی پرروام ولی بعضی وقتا نه. می ترسم حقم رو بگیرم. مثلا یه مثال می زنم که همین امروز برام اتفاق افتاد:
    تو مدرسه ما 5 تا کلاس هم پایه خودم داریم که یکی از دوستام توی یه کلاس دیگس و کتاب ادبیاتشو نیاورده بود و ازم خواست که بش بدم. منم بش دادم و زنگ بعدی خودم ادبیات داشتم. یادم زفت زنگ تفریح ازش بگیرم و دستش موند. حالا هی میخواستم به معلمه بگم(چون خیلی به کتاب نیاوردن گیر میده) که کتابو جا گذاشتم توی حیاط و برم از دوستم بگیرم ولی نتونستم. می ترسیدم. می ترسیدم از اینکه بفهمه من به دوستم کتابمو دادم و گیر بده.(حالا نمی دونم واقعا گیر می داد یا نه ولی تصور ذهنی خودم بود!!) اخر سر نتونستم بگم یه منفی خوردم!! حالا نگرانی من منفی که گرفتم نیست، می ترسم از این که من اینجا نتونستم حقو بگیرم وقتی بزرگ شم توی یه شرایط دیگه نتونم حقمو بگیرم.
    نمیدونم با این مشکل باید چیکار کنم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18159
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    10
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بی عرضگی

    در ضمن 13 سالمه

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26207
    نوشته ها
    711
    تشکـر
    1,293
    تشکر شده 666 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بی عرضگی

    این طبیعیه زیاد خودتو ناراحت نکن همه ما یه جاهایی تو زندگیمون بی عرضه می شیم اما اینطوری نباید فکر کنی که کلا اینجوری هستی . خب پیش میاد دیگه ولی رو خودت اونجوری حساب نکن چون اونوقت همین جوری میشی .
    خوش بین باش به زندگی انقدر تجربه تو زندگیت بدست میاری که بعدا از این نظرها غصه ای نخواهی داشت.

  4. کاربران زیر از merina بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26244
    نوشته ها
    547
    تشکـر
    295
    تشکر شده 719 بار در 357 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بی عرضگی

    اتفاقات منفی اینچنینی، خود کرده هایی که باعث ناراحتی و اذیت خودمون میشن، واسه همه زیاد اتفاق میفتن، بار اول طبیعیه هر چیزی، چون زندگی پر از شرایط جدید و اتفاقات جدیده که باید باهاشون روبرو شد تجربه کرد و بزرگ تر و قوی تر شد. برای مسائل این چنینی با خودت قرار بذار چنین مسائلی دفعه دوم نداشته باشه ، قبل از اینکه بخواد همچین موردی تکرار بشه، به خودت قول بده سری بعد خودت بری جلو حرفتو بزنی و از خودت دفاع کنی، کم کم این مساله کمرنگ میشه و کلا از بین میره. فقط جز یه قول به خودت و قرار با خودت که دفعات آینده بازم کوتاه نیای ، بیشتر از این به قضیه فکر نکن که نتیجه عکس میده، موفق باشی

  6. کاربران زیر از desboy بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بی عرضگی

    سلام عزیزم
    منم توی سن تو بودم این ترسارو داشتم. یادمه از بعضی چیزای الکی میترسیدم. کاری که کردم این بود که با ترسام لج کنم. :دی ترساتو قبول نکن یه بار که از ترسات بگذری و ببینی بی مورده دیگه این ترسا برات مفهوم نداره.
    یا حتی اگه یه اتفاق بدم بیفته بازم میفهمی که رو به رو شدن با ترسات خیلی بهتر از ترسیدنه.
    ببین ترسم یکی از چیزای ضروری تو زندگیه اما باید کنترلش کنی. الان که خودت میدونی این قضیه رو ایندت تاثیر داره همین باید بهت انگیزه بده تا بتونی با ترسات رو به رو بشی.
    یکی از چیزاییم که کمکت میکنه از موقعیتایی که داری نترسی اینه که زیاد جدی نگیریشون. یعی سعی کن بی اهمیت جلوه بدی برای خودت. کلا برای خودت زیاد بزرگش نکن.
    همین امروز اگه بلند میشدی میگفتی داستان چیه شاید معلمت یه چیزی میگفت توام میتونستی جوابشو بدی یا اصلا هیچی نگی و تموم. دیگه منفی ام نمیگرفتی.
    الان منفی گرفتن تاوان ترسیدنته. یه کاری کن این اخرین باری باشه که به خاطر ترست تاوان میدی

  8. کاربران زیر از ملکه شیشه ای بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بی عرضگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط سوال روانشناسی نمایش پست ها
    سلام. من فکر می کنم که ادم بی عرضه ایم. بعضی وقتا برای گرفتن حقم خیلی پرروام ولی بعضی وقتا نه. می ترسم حقم رو بگیرم. مثلا یه مثال می زنم که همین امروز برام اتفاق افتاد:
    تو مدرسه ما 5 تا کلاس هم پایه خودم داریم که یکی از دوستام توی یه کلاس دیگس و کتاب ادبیاتشو نیاورده بود و ازم خواست که بش بدم. منم بش دادم و زنگ بعدی خودم ادبیات داشتم. یادم زفت زنگ تفریح ازش بگیرم و دستش موند. حالا هی میخواستم به معلمه بگم(چون خیلی به کتاب نیاوردن گیر میده) که کتابو جا گذاشتم توی حیاط و برم از دوستم بگیرم ولی نتونستم. می ترسیدم. می ترسیدم از اینکه بفهمه من به دوستم کتابمو دادم و گیر بده.(حالا نمی دونم واقعا گیر می داد یا نه ولی تصور ذهنی خودم بود!!) اخر سر نتونستم بگم یه منفی خوردم!! حالا نگرانی من منفی که گرفتم نیست، می ترسم از این که من اینجا نتونستم حقو بگیرم وقتی بزرگ شم توی یه شرایط دیگه نتونم حقمو بگیرم.
    نمیدونم با این مشکل باید چیکار کنم




    نمیخوانم نا امیدت کنم ؛ولی اره دقیقا بزرگ بشی هم همینطوری !!!
    پس باید سعی کنی الان مهارت نه گفتن رو یاد بگیری ..جرات داشته باشی ...اعتماد بنفس داشته باشی ..


    منم همین مسایل برام تو مدرسه پیش میومد ..فقط برای اینکه اون مواردی که گفتم رو نداشتم .من خودمو اصلاح نکردم و نتیجه این شد که ماه پیش وقتی از یه جا که کار میکردم اومدم تسویه کنم ؛بیشتر از حقوق فکرم دنبال کتاب هایی بود که تو این مدت به مدیرم داده بودم ؛تمام مدت توی ذهنم بود ولی چون اون چیزی نگفت منم روم نشد چیزی بگم .
    الان بیشتر بهش فکر کردم اعصابم خورد شد .بخدا با هزار بدبختی اون کتابهارو گیر اورده بودم . پولش به کنار .من میدونم توی ذهن اونم بود ولی به روی خودش نیاورد .


    خودتو اصلاح کن .:/

  10. کاربران زیر از ghazal1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بی عرضگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mahdipoop نمایش پست ها
    پولش بی خیال؟
    زحمت بدست آوردنش بی خیال؟
    اگه 1هزارتومان خرید یو و یک ساعت هم دنبالش کشتی ازش بگیر اینجا بحث مادیات نیست
    اینجا بحث و روح و روان وآزار فکری با قاطعیت کامل
    کتابارو اگه خوندید لطفا بدیدش
    علامت سوال نذار مثل نگو که کتابارو خوندید میشه برگردونید؟
    الان اگه نتونی این کار و بکنی پس فردا مشکلات خلی بزرگ تری برات پیش می یاد.بخصوص برای فرزندانت
    این همش تو فکرت می مونه که چرا نتونستم بگیرم تا آخرعمر حتی اگه 1ماه دیگه کتابا رو بده
    بهش بگید لازم دارم حتما بهتون میدن اگه نداد همون بهتر که پیش یک آدم عوضی کارنکنید ولی غیرممکن که نده.اگه کتابارو بده هیچ مشکلی براتون پیش نمیاد نه اخراج می شید نه و....
    مهج نیست اون کتابارو واقا خونده یانه ؟
    مهم اینه که الان شما کتابی رو که بهش دادید می خواید اصلا نمی خواید بخونید می خواید بذارید تو انباری اصلا مهم نیست می خواید چکار کنید
    مهم اینه که می خواید کتاباتونو دست خودتون باشه
    درضمن اگه بهش گفتید و گفت به هفته دیگه میارم بگید نه حداکثر مثلا تا 2روز دیگه می خوام نگید همین امروزکه بهش بر بخوره هرچی گفت اگه گفت یک ماه بگید تا 3روز دیگه لازم دارم
    موفق باشید و نترسید


    میگم که متاسفانه دیگه همینجوری بزرگ شدم

    اگر یچیز بگم واقعا مسخرم میکنید ..اینکه اون کتابها از اول تا اخر تو همون کشوی میز کار خودم بود .نمیدونم خونده یا سر کار میخوند .من حنتی میتونیتم بگم کتابها رو از کشو بردارم اگر نیاز نداری ؟.
    ولی نگفتم .
    من دیگه پیششون کار نمیکنم که نیازی بهشون داشته باشم ولی باز نتونستم بگم و گفتم بیخیال .
    اگر بدونید داداش بیچارم تهران رو زیرو رو کرد تا گیر اوردشون .
    اونوقت اونا تا فهمیدن من اون کتابارو دارم گفتن بده بخونیم .منم با کمال میل دادم .ناراحت نیستم که چرا دادم یا چرا پس نداده .از دست خودم عصبانیم که تا کی باید روم نشه حقمو بگیرم .

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد